#HoPe

به فاصله ۱۰ روز، بعد از پست قبلی، حالا در بیمارگونه ترین حالت ممکنم، لعنت به ویروس های تابستانی...و البته که لعنت به دندون و هرچی کار دندونپزشکیه...میگم شاید ما نمونه آزمایشی خدا بودیم، بعدش یه سری آدم بی نقص خلق کرد:))))مثلا چی میشد دندونامون خراب نمیشد:/یا بیماری نمیگرفتیم...زندگیمونو میکردیم و بعدشم یه پایان خوش...در داغون ترین حالت ممکن باید برم دندونپزشکی، امیدوارم زودتر تموم شه... #HoPe...

دومین فصل از سومین سال قرن شروع شد،اولین جمعه تابستانمون به تمیزکاری و سابیدن خونه و کامن زدن کل خونه گذشت، چون هوا گرم میشه و میخواستیم از دست حشرات موزی در امان باشیم،پس به ناچار کامن زدیم و از خونه فرار کردیم:)))اومدیم خونه پدر و الان لوکیشنم تخت و اتاق مجردیمه،درسته اتاق من نیست، ولی بازم‌ نوستالژیه، دکور و چیدمانش که همونه،خیلی چیزامم هنوز مونده و باخودم نبردم، مثلا بعضی کتابام و یه سری لباس،البته که یه خروار هم دادیم‌خیریه، کلی لباس نپوشیده و ....حداقل یه مزیت که خونه های قدیمی داشتن همون کمددار بودنشونه که نمیفهمی چقدر لباس داری:)))و وقتی میری خونه‌خودت میفهمی باید لباساتو الویت بندی کنی...چون کمد نداری:/یه روزی‌ اگر خواستیم خونمونو عوض کنیم حتما دنبال‌ کلوزت روم خواهم بود، اصلا یه اتاق میذارم‌ برای لباس و خرت و‌پرتا..خلاصه امشب مهمون اتاق نوجوانی و جوانیمم...اتاقی پر از خاطره، حرف ها و خنده ها و گریه هایی که این اتاق دیده و محرم قشنگ‌ترین دوران زندگیم بوده... #HoPe...

تعطیلات تاسوعا و عاشورا شدیدا هدفمند و پر محتوا گذشت،مقاله به سرانجام رسید، امیدوارم مرداد ماه تموم شه و من جدی کلاسای زبانمو شروع کنم و فقط تک تارگت برم جلو:))))چندماه دیگه وارد دنیای ۳۰ سالگی میشم، و از الان حس میکنم یکی از خصوصیاتش در من شکوفا شده، شدیدا دارم تک بعدی میشم،دهه ۲۰ تا ۳۰ تمام ابعاد هنر و‌درس و کار شخم‌زدم:)))ولی الان دیگه نمیتونم چندتا کار باهم هندل کنم،البته که شاید دلیل اصلیش خستگی از کار باشه،مطمئنا از مهر که دیگه کار نکنم تمرکزم بیشتر میشه...امیدوارم قدم اصلی زندگیمونو امسال محکم برداریم:)+چقدر این روزاییکه مفید میگذره خوشحال و راضیم...❤️ #HoPe...